لغت “Masticate” به معنای “جویدن” است. این واژه از ریشه لاتین “masticare” گرفته شده است. تلفظ آن به صورت /ˈmæstɪkeɪt/ است.
کاربردها و نقش ها:
معمولاً “Masticate” به معنای فرآوری غذا در دهان با استفاده از دندانها و فکها استفاده میشود. این فرآیند شامل خرد کردن و آسیاب کردن غذا به صورت مکانیکی است تا آن را قابل بلعیدن و هضم کردن کند. جویدن غذا به عنوان یکی از مراحل اولیه هضم غذا در سیستم گوارشی انسان و بسیاری از حیوانات عمل مهمی است.
مثالهایی از کاربرد “Masticate” در جمله:
1. It is important to masticate your food thoroughly before swallowing.
(مهم است که غذا را قبل از بلعیدن به خوبی جویده شود.)
2. The dentist advised him to masticate on the other side of his mouth to avoid further damage to the injured tooth.
(دندانپزشک به او توصیه کرد که برای جلوگیری از آسیب بیشتر به دندان آسیب دیده، غذا را در طرف دیگر دهانش جویده کند.)
مترادفها و متضادها:
مترادفهای “Masticate” عبارتند از: chew, grind, munch.
متضادهای “Masticate” عبارتند از: swallow, gulp.
تاریخچه و ریشه شناسی:
ریشه واژه “Masticate” به زبان لاتین بازمیگردد. این واژه از فعل لاتین “masticare” گرفته شده است که به معنای “جویدن” است. در گذشته، این واژه برای توصیف فرآیند جویدن غذا استفاده میشد.
اولین مورد استفاده:
اولین مورد استفاده از واژه “Masticate” در انگلیسی معاصر در قرن هجدهم ثبت شده است.
توضیحات گرامری:
“Masticate” یک فعل است که معمولاً با مفعول مستقیم (غذا یا ماده قابل جویدن) استفاده میشود. به عنوان مثال، “masticate food” (غذا را جویدن) یا “masticate gum” (علائم را جویدن). همچنین، میتوان از حروف اضافه مانند “on” یا “with” در کنار “Masticate” استفاده کرد، مانند “masticate on the other side” (در طرف دیگر جویدن) یا “masticate with your back teeth” (با دندانهای عقب جویدن).