لغت “Incriminate” به معنای “متهم کردن” یا “گناهکار دانستن” است. این واژه از ریشه لاتین “incriminare” به معنای “متهم کردن” گرفته شده است. تلفظ آن به صورت /ɪnˈkrɪmɪneɪt/ است.
کاربردها و نقش ها:
– در حقوق، وقتی کسی را به ارتکاب جرمی متهم میکنید، از این لغت استفاده میکنید. مثلاً: “The evidence presented in court incriminated the defendant.” (شواهدی که در دادگاه ارائه شد، متهم را مجرم دانست.)
– در روابط عمومی و رسانهها، وقتی اطلاعاتی منتشر میشود که ممکن است شخص یا سازمانی را به جرمی متهم کند، از این لغت استفاده میشود. مثلاً: “The leaked documents incriminated several high-ranking officials.” (اسناد فاش شده، چندین مقام بالارتبه را به جرمی متهم کرد.)
مترادفها: accuse, charge, implicate
متضادها: exonerate, absolve, clear
تاریخچه و ریشه شناسی:
ریشه این واژه در زبان لاتین قدیمی به شکل “crimen” بوده است که به معنای “جرم” بوده است. این واژه در زبان انگلیسی در قرن ۱۷ میلادی وارد شده است.
اولین مورد استفاده:
اولین مورد استفاده از این واژه در انگلیسی در سال ۱۶۴۰ ثبت شده است.
توضیحات گرامری:
“Incriminate” یک فعل است که معمولاً با شیء مستقیم استفاده میشود. میتواند در زمان حال، گذشته و آینده به کار رود. به عنوان مثال:
– Present tense: “The new evidence incriminates the suspect.” (شواهد جدید متهم را مجرم دانست.)
– Past tense: “The witness’s testimony incriminated the defendant.” (شهادت شاهد متهم را مجرم دانست.)
– Future tense: “If the DNA test results are positive, it will incriminate the accused.” (اگر نتایج آزمایش DNA مثبت باشد، متهم را مجرم خواهد کرد.)
به طور کلی، “Incriminate” یک واژه قوی و قطعی است که به معنای متهم کردن یا گناهکار دانستن فردی است.