تفاوت مفهوم کنترل در مدیریت با کنترل در گفتگوهای روزمره
کنترل به عنوان یک مفهوم عمومی در مدیریت و گفتگوهای روزمره استفاده میشود، اما تفاوتهایی بین این دو مفهوم وجود دارد. در مدیریت، کنترل به معنای داشتن قدرت و توانایی برای رهبری و مدیریت یک سازمان یا یک گروه است. در این حالت، کنترل بر معنی مدیریت و کنترل بر سازمان و پرسنل تأکید دارد. مدیران باید بتوانند فعالیتها و عملکرد سازمان را کنترل کنند و به منظور رسیدن به اهداف سازمانی، تصمیمهای استراتژیک بگیرند و منابع را مدیریت کنند.
از طرفی، کنترل در گفتگوهای روزمره به معنای توانایی مدیریت خود و تأثیرگذاری بر رفتار و نتیجه گفتگو است. در این حالت، کنترل بر معنی مهارتها و استراتژیهای ارتباطی تأکید دارد. در گفتگوهای روزمره، افراد باید بتوانند ارتباط خوبی برقرار کنند، موضوعات را به طور صحیح و کارآمد مطرح کنند و از روشهای مناسب برای حل مشکلات استفاده کنند. همچنین، در این حالت، کنترل بر معنی قدرت و توانایی فرد در مدیریت خود و تأثیرگذاری بر افراد دیگر تأکید دارد.
با این حال، این دو مفهوم نیز به طور متقابل تأثیر میگذارند. به عبارت دیگر، موفقیت در کنترل در مدیریت به مهارتهای کنترل در گفتگوهای روزمره نیاز دارد و بالعکس، مهارتهای کنترل در گفتگوهای روزمره میتواند به مدیریت کلی سازمان کمک کند. به عنوان مثال، یک مدیر موفق باید بتواند به طور مؤثر با پرسنل خود ارتباط برقرار کند و در گفتگوها به طور مهارتمندانه به موضوعات رسیدگی کند. این مهارتها به مدیر این امکان را میدهد تا بهترین تصمیمها را بگیرد و سازمان را به سمت اهداف خود هدایت کند.
از این رو، درک درست از تفاوت بین کنترل در مدیریت و کنترل در گفتگوهای روزمره برای مدیران و رهبران حیاتی است. آنها باید بتوانند هر دو مفهوم را درک کنند و بتوانند مهارتهای مرتبط را توسعه دهند تا بتوانند با موفقیت سازمان خود را مدیریت کنند و در ارتباطات روزمره خود موفقیتآمیز باشند.